محمدطاها جانمحمدطاها جان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

محمدطاها موقشنگ

205. روز مادر و سفر به کربلا و طلب حلالیت :

روز دوشنبه 1/2/93 قراره با باباجون و مامان جون و عزیز جون به مدت 2 هفته بریم کربلا. امشب میریم یزد که از اونجا با کاروان بریم تهران.   از همه دوستان مجازیم طلب حلالیت میکنم   مطمئناَ اگر خداوند بزرگ دعای بنده را بپذیرد ،   دعاگوی همه عزیزان خواهم بود.   بدرود         این هم عکس گذرنامه گل پسر:      پیشاپیش روز زن هم مبارک. ...
30 فروردين 1393

203. بازی و ورزش های گل پسر:

  اسیا بچرخ: وقتی میگیم اسیا بشین:   اسیا صندلی درست کن:     عاشق بازی با خونه و خونه سازی:           برای دیدن بقیه عکسها به ادامه مطلب بروید: گل پسر ورزشکار:                      اینجا با اشاره باباجون رو مجبور کردی که روی دوچرخه ات بشینن:            اگر دختر بودی:     گل پسر در حال تعمیر دوچرخه:     اینجا لباس زینب جون رو پوشیدی و داری میز رو دستمال میکشی:      ...
28 فروردين 1393

202. عکس های گل پسر، اسفند 1392، طبس:

تو این مدتی که طبس بودی خیلی بهت خوش گذشت گل پسری. امامزاده حسین ابن موسی کاظم:     وقتی گل پسر مثل باباش راه میره:   گل پسر و بچه اردکاش:      یک روز تعطیل تفریحگاه ازمیغان و گرفتن ماهی:                  اینجا کنار جوی اب نشستی و به ماهی ها نگاه میکنی:          جوجه اردک هارو هم با خودمون اورده بودیم:      شتر سواری گل پسر:  اول به چپ و راست نگاه کردی و خوب این اقا شتره ...
28 فروردين 1393

195. این دفعه گل پسر ارایشگرش عوض شد.

روز 25 اسفند که طبس بودیم  با باباجون و بابا رسول رفتی ارایشگاه وقتی برگشتی با گریه هات حسابی خسته شون کرده بودی .   باباجون تعجب کرده بودن که دفعات قبل چطوری بابارسول میبردتت ارایشگاه، آخه ایندفعه با وجود بابا و باباجون ، اینقدر گریه و تکون خورده بودی که پشت گردنت بریده بود.   گل پسری فعلا طبس هستیم اما در اولین فرصت عکسهات رو هم میزارم.     ...
27 فروردين 1393

193. واکسن18 ماهگی گل پسر:

روز شنبه 24/ 12/ 92 با عمه جونی رفتیم واکسن 18 ماهگیت رو به پای چپ و دست راستت زدیم اولش خیلی گریه کردی اما خدا رو شکر بعدش خوب بودی و تب نکردی .     فقط پات قرمز شد و دستت هم کبود. عکسش هم موجوده.     وزن : 18 کیلو              قد : 92 سانت   ...
27 فروردين 1393

200. تولد 19 ماهگی یکی یک دونه مامان :

    ۱۹ماهه شدی گل من ، بزرگ شدی عسلم ، 1٩ماهه شدنت مبارک مبارک مبارک     بزرگ تر شدی و بازیگوش و شیرین و شیطون .   همه زندگیمون شدی، با خندیدن تو میخندیم، با ناراحت شدنت ناراحت میشیم.   حالا دیگه شیرین زبون تر شدی و کلمات بیشتری یاد گرفتی .   از خدای بزرگ میخوام تو رو در پناه خودش نگه داره .   گل پسرم تو زیباترین هدیه خداوندی و به خاطردسته گلی مثل تو هزاران  بارخداوند رو شاکریم (خدایا شکر)   ۱۹ ماهگیت مبارک قشنگترین هدیه خداوند.   کارهایی که توی این ...
21 فروردين 1393

199. بازگشت از مسافرت:

سلام سلام گل پسری. دو روز هست که از مسافرت برگشتیم و تو این دو روز مشغول خونه تکونی بودیم. تو این مدت که طبس بودیم خیلی بهت خوش گذشت و یکسره  دردر میرفتی و علاقه مند به شتر سواری . تا از جلوی باغ گلشن رد میشدیم به شترها اشاره میکردی و شونه هاتو بالا و پایین میدادی که شتر داره را  میره.   راستی مامان جون چون تعداد عکسهات زیاده فعلا وقت نمیکنم گلچین کنم و بزارم  آخه هم کارهای خونه هست و هم اینکه باید شما گل پسر خواب باشی تا بتونم بیام پای لب تاب.   قربون پسر فهمیده و خواستنی ام بشم .   ...
19 فروردين 1393

198. رویش همزمان دو دندان نیش پایین گل پسری:

جوانه زدن همزمان دو دندان نیش پایین در ١8 ماه و  15 روزگی مبارک باشه قندعسلم. راستی مامان جون شنبه شب برمیگردیم مشهد و در اولین فرصت عکسهات رو میزارم . کلی عکس ازت گرفتم شیرین پسرم .   ...
12 فروردين 1393